کد مطلب:150294 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:245

امام حافظ قداست ها
السلام علیك یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائك، علیك منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتكم.

یكی از شیوه های سلوك یا دستگاه هایی كه شریعت محمدی صلی الله علیه و آله را برای ما قابل فهم و قابل عمل می كند، دستگاه یا شیوه سلوك امام حسین علیه السلام است. از این قاعده غافل نباشید كه اجرای دین باید یك تجسم و تعین خارجی داشته باشد كه اصطلاحا به آن سبك و شیوه سلوك در آن دین میگویند. مشرب بسیاری از عرفا به قنبر، غلام حضرت علی علیه السلام ختم می شود، یعنی قنبر به كمك مولایش امیرالمومنین علیه السلام یك دستگاهی گرفته كه به قدری آن دستگاه مفید است و قدرت رساندن دارد كه عرفا به كمك آن دستگاه به مقصود خود می رسند. متأسفانه گاهی اوقات از این نكته غافل می شویم كه دستگاه خود اباعبدالله علیه السلام در رساندن ما به مقصدمان خیلی مهم است، و بر همه ما واجب است تا با تدبر بر روی حركات حضرت اباعبدالله علیه السلام و تحلیل نهضت كربلا راه نجات را پیدا كنیم.

یكی از مواردی كه باید روی آن دقت كنیم این موضوع است كه از زوایای


متعدد متوجه روحیه های مختلفی كه به جنگ امام حسین علیه السلام آمده اند باشیم و اینكه اینها دارای چه خصوصیات عمده ای بوده اند؟ همیشه ما بر اساس مبانی خاصی، تصمیم گیری می نماییم، اگر ملاحظه كنید مبنای روحیه ای كه در مقابل امام حسین علیه السلام قرار می گیرد، روحیه نفی مقدسات است. یعنی بعضی ها با وجودی كه نماز می خوانند و روزه می گیرند، ولی چیزی را كه نه تنها نمی فهمند بلكه بر نفی اش تلاش دارند، مقدسات است. نمونه بسیار روشن آن را هم اكنون شما در روحیه وهابی ها می بینید، آنها نمی گویند كه نماز نخوانید، روزه نگیرید، ولی می بینید كه مقدسات را به چیزی نمی گیرند و چیزی را مقدس نمی شمرند، آنچه را كه شیعیان واقعی در قبور ائمه بقیع «علیهم السلام» می بینند، آنها نه تنها نمی بینند، بلكه شیعه را به خاطر مقدس شمردن قبور آن بزرگواران نفی می كنند. ممكن است بگویید وهابی ها كه خدا و قیامت را قبول دارند، پس یعنی چه كه نفی مقدسات می كنند؟ مگر قیامت و خدا همان مقدسات نیستند؟ در جواب می گوییم شما عكس این موضوع را در نظر بگیرید تا مطلب روشن شود، اگر كسی قیامت را قبول دارد از آنجایی كه قیامت یك حقیقت مقدس است پس هر كسی كه به قیامت نزدیك تر می شود، مقدس تر است و اگر پیامبر و ائمه «علیهم السلام» به قیامت نزدیك ترند پس مقدس ترند. حالا فكر وهابی ها نه تنها شما را مسخره می كند، بلكه نفی می كند، می گوید: «استغفر الله، پیامبر مرد و تمام شد و در قیامت دوباره زنده می شود، اصلا از نظر آنها حقیقت پیامبر منتفی است.

شما از این موضوع ساده نگذرید، فكری در دل اسلام ظاهر گردید كه این فكر از آداب و ظواهر دین جدا نشد ولی مقدسات برایش چیزی نبود. اگر این جریان فكری، روشن شود، می فهمید چرا حسین كشی برای كل جهان اسلام - به خصوص در همان سال 61 هجری قمری - به جز برای شیعه، چیز مهمی نیست - نه اینكه اینها بگویند كشتن حسین علیه السلام كار خوبی بود حتی یزید هم گفت: خدا عبیدالله را بكشد چرا حسین را كشت؟ - در دیدگاه آنان اتفاقی نیفتاده است، فقط یك آم خوب كشته شده است. حالا از دیدگاه اینها چرا امام حسین آدم خوبی است؟ برای اینكه


راست می گوید، نماز می خواند و مثل آدمهای خوب اهل سنت است. باید دقت كنیم كه به طور كلی «خوب» در دیدگاه شیعه غیر از «خوب» در دیدگاه غیر شیعه است. «خوب» از نظر اهل سنت، خوبی است كه قالب شریعت را دارد، ولی «خوب» واقعی از نظر شیعه كسی است كه شدت وجود دارد و دارای مقام قرب بیشتری است. ملاصدرا می گوید: شما از دو منظر می توانید پیامبران را ببینید، یكی اینكه مثل سنگی كه آن را طلا می گیرند، یعنی پیامبر آداب دین را دقیقا رعایت می كند، نماز را سر وقت می خواند، تمام الفاظ نماز را با دقت می خواند، معنی اش را هم می فهمد، دیگر اینكه، سنگی است كه طلا می شود، این جا دیگر قلب پیامبر صلی الله علیه و آله نماز است، نه اینكه پیامبر صلی الله علیه و آله یك آدمی است مثل بقیه آدمها كه فقط ظاهرش به آداب دین آراسته شده است. در فرهنگ اهل سنت و عوام مسلمانان كسی كه آداب دین را رعایت می كند تا در روز قیامت نجات پیدا كند و كسی كه آداب دین را رعایت نمی كند، اینها ذاتا دو نوع آدم نیستند كه یكی مقدس و آسمانی باشد و دیگری غیر مقدس و زمینی، بلكه ذاتا تفاوتی ندارند فقط در رعایت و عدم رعایت آداب دین تفاوت دارند. یعنی تفاوت در ظاهر است و نه در ذات.

از دیدگاه شیعه واقعی، انسان متدین می خواهد از طریق رعایت آداب دین، باطن خود را همین به قیامت وصل كند و با غیب برین ارتباط پیدا كند، لذا چنین انسانی، ذاتا با انسان غیر متدین تفاوت دارد پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «الان قیامتی قائم» یعنی قیامت من همین حالا برپاست. یعنی قلب و جان پیامبر تماما قیامتی و قیامت است.

متأسفانه ما گاهی اوقات تصور می كنیم كه انسان متدین و انسان غیر متدین هر دو آدم هستند، با این تفاوت كه انسان متدین آدم خوبی است، آداب دین را به خوبی انجام می دهد تا بعدا در قیامت خوش باشد، این فكری است كه مقدس كش است و نفی مقدسات می كند. از این جا مبانی فرهنگ شیعه و اهل سنت با هم فرق می كند كه فرهنگ اهل سنت آدم خوب و آدم بد، هر دو را، تا آدم عادی می داند كه قالبشان با هم فرق می كند و نه قلب شان. شما در فرهنگ اهل سنت دقت كنید، دغدغه هایی كه


در شیعه می بینید مثل آنچه در سخنان حضرت امام سجاد علیه السلام به ابوحمزه ثمالی داریم كه می فرمایند: اگر كسی حضور قلب نداشته باشد عبادت ندارد، در فرهنگ اهل سنت به این شكل، چیزی نداریم، فرهنگی است كه در آن تزكیه و تغییر انسان برای متعالی شدن به عنوان جزئی از دین وجود ندارد، و از همین جا است كه متوجه می شوید چرا فرهنگ اهل سنت می تواند عمر را تحمل كند و علی بن ابی طالب علیه السلام را كنار بگذارد. شما اگر آن فرهنگ را بشناسید و خود را در آن عالم قرار بدهید، متوجه خواهید شد كه عمر به راحتی قابل تحمل است، چرا كه دیدگاه آنان علی بن ابی طالب علیه السلام دارای یك وجود عالی متعالی نمی باشد كه عمر از آن محروم باشد، از نظر آنها، حضرت علی علیه السلام و عمر هر دو آدمند كه فقط این یكی، نمازش هم بهتر است اما به هر جهت دو تا آدم هستند كه هر دو صحابه پیامبرند و حتی چون ابوسفیان هم صحابه پیامبر است شما حق ندارید در زیارت عاشورا او لعن كنید و لذا اگر او را لعن كردید حكم شما قتل است و می بینید كه به خوبی خلفاء را تحمل می كنند. در آن فرهنگ اگر خلیفه اموی و عباسی شراب بخورد، مسئله ای نیست، این یك آدم مسلمان است كه آدابش بد است امام حسین علیه السلام هم یك آدم مسلمان است كه آدابش خوب است. ولی در فرهنگی دیگر، امام حسین علیه السلام یك انسان مقدس است، یك حقیقت عالی و متعالی است كه تمام وجودش معناست و آن فرهنگی كه سیلی به صورت فاطمه زهرا «سلام الله علیها» می زند، به این دلیل است كه او را یك زن خوب می داند كه حالا بدی كرده است، نه یك حوراء انسیه كه حضور آسمانی اش بسیار بیشتر از حضور زمینی است.